دافظ

شیخ چند روزی می رود سیر آفاق. این را اینجا می گوید چون عادت دارد دو روز که غیبش بزند بیایید اینجا پاشنه در را در بیاورید بس که کامنت و نامه اینها بگذارید. بعد تا بر می گردد گوسفند بکشید که شیخ آمد با صدای چی. حالا درست است عکس شیخ توی آب و آینه نمی افتد و برای دیدنش باید توی خشت خام نگاه کنی و اینها ولی شما دو روز که ما را ندیدی اینطور خودکشی نکنید.

سال هم که تمام می شود. به درک. سال بعد هم بهتر از امسال نیست. میروزینوزوروس هم گفته سال بعد سال بگای اسلامی و تحمل ملی نامگذاری شده. خودتان حساب کار دستتان بیاید.

فقط یک خاصیت دارد این سال پلنگ. آن هم این است که سر سال تحویل به جای آن هیبت مهیب می توانید یکی از این تی وی های بیگانه را بگیرید پیام مادام موسیو را تماشا کنید.

این گوهدر باهزی که مهنم.

گودر را حالی نمی کنیم. مثل کافه های الکی می ماند. شبیه قرارهای وبلاگی قدیمی. اما گفتیم بهانه دست مریدان ندهیم. یاد آن حضرت آقا افتادیم که رفته بودند بازدید. بعد برای اولین بار با حضرت ماوس آشنا شدند انگار. دستشان( دست چ÷شان ) را لرزان بردند سمت ماوس. یک نفر هم کمک می کرد. جوری دست گرفته بود انگار عورت خانم والده نطام را گرفته. هر کار کرد یک کلیک نتوانست محض رضای خدا. حالا دوربین هم ول نمی کرد. یک آن به حقانیتش ایمان آوردیم ما که پیر درگاهیم. اما جوانک خام این مایه که گوش تا گوش ما نشسته این نپذیرند که پیامبر ما امی بود و گودر و کلیک نخوانده و در غار بوده. این شد که برون شدیم.

سوپریم اَل

 دون آلفونسو خیمنز معروف به ال چپ دست(left handed Al) یا ال گندهه (supreme Al)در اقامتگاه مخفی خود در حاشیه داخلی یکی از جنگلهای انبوه ونزوئلا نشسته، صلیب گنده طلایی به گردن و کلاه چه* روی سرش گذاشته است و مدام سیگار برگ می کشد. بار کوکائینش توی آتش سوزی ناشی از آتش بازی های آخر سال دود شده و به هوا رفته و خون دارد خونش را می خورد.

 دون بگاتسیا آردانیا معروف به "آنوفل حاره" و "میمون ناطق" که پیشکار اعظم سوپریم ال و رئیس یکی از مهمترین شاخه های باند مادر مسیح است و قدرت زیرزمینی اش روز به روز از ال گندهه بیشتر می شود با گردن کج و پاهای چمبره مثل گدای کتک  خورده جلوی دون آلفونسو ایستاده و همینطور که دهان گشادش را کج و معوج می کند می گوید: "پدر شما باید آتیش بازی رو قدغن کنید."

 (پدر لقبی است که اعضای باند به خاطر ابراز چاکری از طرفی و از طرف دیگر به خاطر وزن عظیم آن صلیب گردن و چند  سالی که برای فرار از دست راستیها لباس کشیشی می پوشیده رویش گذاشته اند. ال گندهه که در جوانی پدر خیمنز صدایش می  کردند بعدها تحت تاثیر همین چند سال و البته داستانهای مادربزرگش عقاید سخت مذهبی پیدا کرده بود و همین تلقینات مذهبی اسباب  پیدایش نطفه باند قاچاق مادر مسیح و شاخه نظامی چریکی اش، ارتش آزادی بخش خدای ما که در آسمانی، شد.

  باند قاچاق مادر مسیح، که سیطره فعالیتش رفته رفته تمام آمریکای لاتین را در بر گرفته جز معدود گروههای چریکی چپ است  که عقاید سفت و سخت مذهبی و دست راستی دارد و سایر گروههای چپ از ترسش جرات فعالیت ندارند. )

 پدر خیمنز در حالیکه در جذبه ای روحانی فرو رفته است در جواب می گوید: مسیح همه ما را قرین رحمت کند.

 دون بگاتسیا انگشتر اسقفی عظیم پدر را می بوسد و تشکر کنان بیرون می رود.

 توی راهرو به ژنرال گارسیا می گوید پدر فرمودن کبریت هم اگه کسی روشن کرد .....

 * شیخ حکیم ارنست بن الچه  گوارایی

گودزیلا علیه سوخلیشا

1- موسی از خضر پیاده شد. دستی بر گرده ریشش زد و پرسید خوب بود. خضر گفت دردم گرفت. موسی گفت به من که حال داد. یوشع بر خود صلیب کشیده جان به جان آفرین تسلیم کرد.

از منظومه طویل المدت موسی و خضر و یوشع اسطوره یک تری سام نوشته شیخ شاب

2- برهان الدین را گرفته بودند چند روزی. ما سر کنده بیابانها. از تار تار ریشمان به دانه دانه اشکمان تسبیح کرده و دست افشان دعای خلاص می خواندیم که فرج حاصل گردد که شیخ در خواب آمد که یا سوخ از خود بیرون شو. نعره بر آوردیم که این چه حال است که تو محبوس و ما به تفرج. پس گفت سوخ از خود بیرون شو. باز ضجه به تکرار نمودیم. عربده کرد که زهره پیل از آن رفته می شد. گفت ای شوخ چشم ما در قبض و اینسان رها، تو در بسط و اینچنین بندی. به سیم بار خروشید که یا سوخ از خود بیرون شو.

نعره ای زده از هوش رفتیم چون به هوش آمدیم خود را خفته یافتیم پس بیدار شدیم و دعای خلاص از سر بگرفتیم. شیخ دیگر در خوابمان نیامد.

3- شیخ عظیم الشان با آن عینک هری باطر و ریش دامبلدور و زبان ولدمورتش لعبتی است به خدا. ظهر آدینه سخنی ساز کرده که جایگاهش شب جمعه است. پس فرموده که بیضه اصلام را باید مراقبت عالی. عورت نزام را هم که باید ستر عورت کرد. پس مستمعین را جمله انگشت به دهان گذارده که حد ختنه گاه شری‌-عت کجاست. به نظر می رسد که مشکلات جاری را با مقادیری شورت و بیضه بند و واجبی(یار صدیق نزام) بشود رفع و رجوع کرد.

4- یکی از این وبلاگهای موجس‌بز لینک فیل-طر شکن گذاشته زیرش هم توضیح داده که عواقب استفاده غیر اخلاقی از این برنامه به دوش خود استفاده کننده است! منظورش چیه یا عفیف بن قونی؟

5- این وقایع چند وقته اخیر آنقدر شیخ را خشکانده که عتابات برهان الدین هم دیگر راه به صراط مستقیمش نمی برد. دست و دلش به کار نوشتن نیست. از طرفی زهره حق نگاری اش نمانده از باب بندیات اخیر. دیم که کلا انگار روح وبلاگستان از کالبدش استخراج و محلول به ذات گودر شده این روزها. سر و ته هر کسی را بزنی توی گودر پلاس است. سیم که هر آن چه از مرید و شفیق در این روزگار فراهم آورده شده به باد خزانی پرپر شده اند و دیگر خانه هایشان سرای مردگان یا نیمه جانان شده و بازخوردی که اگوی(همان فاضلاب شهری که یونگ و فروید هم خیلی مشغولش بوده اند) موذی این حضرت را مقلول (قلقلک) گردد از خوانندگان پیشین فراخور نمی شود. خدای شاهد نیست بر شما هم آشکار نباشد که اگر حرمت شرف لاالهالاالله و وحشت سگرمه های در هم تنیده شیخ المشایخ نبود به چوب ضربدری دکان دوروغ را تخته می کردیم.

6- دائی سرجوخه زاده را برده اند. چند شبی است بیداری نداریم. روزها هم می خوابیم. شیخ المشایخ قهری شده دیگر در احلام شیخ قدم نمی رنجاند. امیدمان است که عفو کند شاید در خواب از حال خالوی آن نیمسرجوخه خبری دهدمان. این بوده که دست به نگارش بردیم پس از عمری نافرمانی.

7- خضر پرسید چرا کشتیشان؟ موسی گفت: تو زهره نداری که بدانی. خضر پرسید: جون من بگو. موسی گفت: گفتم که تاب همصحبتی من را نداری اما این راز تو را گویم. زین سبب که خدای تعالی را هشته و گوساله زرین پرستش آغازیدند. خضر گفت خدای آنان گوساله ای گلین بود که با آنان سخن همی گفت. خدای تو آتشی نادیدنی در کوهی ناکجا بود که تنها تو را هم صحبت شده بود. یوشع دست از بینی برون کشیده از خود برفت.

 

این روزها همه می پرسند شیخ کجاست؟



1- زندان

2- پسوردش را گم کرده

3- دستش توی تظاهرات شکسته و نمی تواند تایپ کند

4- زنش وبلاگش را پیدا کرده و خشتکش را به یقه اش دوخته

5- بعد از مرگ منتظری علاقه ای به زندگی ندارد

6- فراری است

7- قهر کرده

8- دارد یک رمان بلند می نویسد وقت ندارد

9- گاو شده و مشغول چریدن است

10- اصلا از اول شیخی وجود نداشته



جوابهای صحیح را به میدان آرژانتین خیابان الوند شبکه دوم سیما ارسال کنید.