شيخ عبدالمفروق كنيبال‌جاه( خوف سره)

پنجشنبه، اتاق انتظار، كانال يك، بالاي صفحه آرم شبكه قران( يا چيزي شبيه آن).
مردكي ريشو و پهناور در سمتي. شيخي مهيب در سوي ديگر.
پرسش آقاي مجري: حاج آقا اگر انساني توسط انسان ديگري خورده شود و تمام اعضاي بدنش جذب بدن خورنده شود، در قيامت هنگامي كه قرار است دوباره آن انسان با اندام خودش زنده شود،‌حكمش چيست در حاليكه خورنده در واقع بدن او را هم در خود دارد.
پاسخ شيخ مهيب: در اسلام اعضاي بدن به دو بخش اعضاي فرعي و اعضاي اصلي تقسيم مي شوند و اين چيزي است كه علم هم حالا ثابت كرده و اين جز معجزات اسلام است كه در هزار و چارصد سال پيش اين مساله را بيان كرده. اعضاي اصلي همان سلول است. يعني همينطور كه در علم امروز مي گويند همان ژنتيك و سلول اصلي كه از آن مي شود تمام اعضاي بدن را باز سازي كرد. اعضاي فرعي هم شامل ساير اعضاي بدن مي شود. وقتي كسي خورده مي شود. اعضاي اصلي و فرعي بدنش جذب بدن خورنده مي شود و تبديل مي شود به اجزاي فرعي بدن او. در حاليكه در قيامت، خداوند با حكمت خودش ترتيبي مي دهد كه از همان اعضاي اصلي، بدن دوباره بازسازي شود. حال اگر يك قطره از خون يا پوست يا استخوان فرد خورده شده باقي مانده باشد و آن عضو اصلي يعني سلول را در خود داشته باشد،‌كه خيلي هم محتمل است و هيچ كس نمي تواند يك نفر ديگر را بدون اينكه ذره اي تلفات داشته باشد بخورد، مي شود در عقبي او را دوباره به اذن الهي زنده كرد.

مي توانيد زنگ بزنيد سروشسيما و درخواست كنيد فيلم برنامه را برايتان بفرستد. فكر كنم دور و بر ساعت ده يازده صبح بود. اگر هم باور نمي كنيد يعني هنوز نفهميده ايد چه خبر است. باقي مطالب شيخ به علت كاهش صداي قوطي حرام قابل تشخيص و تميز نبود. اما داشت در مورد پيشبيني هاي پيامبر در آخر زمان مي گفت كه زنها يك جوري لباس مي پوشند كه آدم رويش نمي شود بگويد و بعد سلمان مي پرسيد: جون من؟ يا رسول الله. جدي مي فرماييد؟ و هر قدر كه حضرت تاكيد مي كرد هيچ كس باور نمي كرد كه روزي قرار است برسد كه زنها از شوهرانشان اطاعت تام نكنند و لباسهايي كه نمي شود اينجا گفت بپوشند. اين هم البته از معجزات اصلام بود.
فراز بعدي بيانات شيخ در باب زيارت بود كه اگر زاير حاضر باشد عارف است و اگر حضور حاصل شد به عرفان مي رسد و اگر زاير حاضر باشد به عين و غايب به ذهن اين اتصال منقطع است و مرتبه عرفان حاصل نمي شودوووووووووو....

۲ نظر:

دخترك گفت...

1.جون من؟
2.كي ميخواهند اقايان از ما بكشند بيرون ؟گمان نكنم حضرت احديت هم بداند...اصلا شايد هم خود حضرتش دانشمند پزوهشكده رويان باشد...والا
3.اين حرفها كه ته ندارد...عين خمير سنگكي هر طرفش را بگيري از يك ور ديگر آويزان ميشود...ماترك معتزله...گاه مي انديشم نگاه اشعري شايد زودتر از اين ها مي توانست كلك اين قوم را بكند...بابا عين text صريح ومبارك مصحف مگر چه اشكالي دارد هان؟
4.اين پراگراف آخر مارا ياد فرهاد جعفري انداخت بلانسبت شما

Unknown گفت...

نظر ما پاک شد یا اصلا ثبت نشد؟