لیلی را سگی بود که نامش "باش" بود. روزی مجنون از سر کوی لیلی گذر همی کرد. سگ از کف لیلی گریخت و سر به بیابان نهاد. لیلی آواز داد: "باش" و مجنون بر جای ایستاد تا ماهی نه، که سالی بگذشت. تو گو "باش" ما به جان ایستیم. تو گو باش!
His Holiness, Swami sookhalishah
حضرت شيخ الشيوخ سوخعليشاه- (سوخعليشاه-سوخ بن منشور خواواني)- دامه تقديراته
در محضر شيخ المشايخ برهان الدين مسقني تلمذ نموده و از همان مكان به مرتبه فنا نائل شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر